سعادت گمشده هر آدمیه ، دلش می خواد که تو زندگی بهش خوش بگذره ، سختی نداشته باشه ، حاضره برای بدست آوردنش هرکاری بکنه .
دنبال پول می ره ، دنبال درس خوندن می ره ؛ چون می خواد امکاناتش بیشتر بشه ، تا راحتی بیشتری داشته باشه ، مشکلات مادی نداشته باشه ، یه زندگی خوش و بی دغدغه و آروم داشته باشه.
اما مسئله اینه که همه عوامل خوشبختی دست ما نیست که با تلاش و کوشش خودمون بدستش بیاریم .
موانع زیادی ممکنه بوجود بیاد که انسان رو در اوج ثروت و قدرت از یه فقیر هم بدبخت تر کنه.
علاوه بر اینکه سعی و تلاش ما همیشه هم به نتیجه نمی رسه.
در نتیجه نمی شه گفت که انسان با تلاش خودش می تونه سعادت رو بدست بیاره
پس چه کار باید کرد ؟ با این حساب انسان دائما در اضطرابه که نکنه تلاشش به نتیجه نرسه یا چیزی مانع سعادتش بشه.
بریم یکی رو پیدا کنیم که تو تا پیرهن از ما بیشتر پاره کرده باشه ازش سوال کنیم که : چه کار کنیم سعی و تلاش ما تو این دنیا منجر به راحتی و آسایش بشه و اون عواملی که دست ما نیست بر علیه ما عمل نکنه و کام ما رو تلخ نکنه.
بد نیست سراغ سازنده بریم ، اونی که هم ما و هم این دنیا رو درست کرده ، ببینیم در این مورد چی گفته :
خدا تو قرانش گفته : "من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا "
یعنی اگه کسی به خدا پشت کنه و از یاد او اعراض کنه زندگیش سخت و پر فشار می شه ، زندگیش سر هم رو نمی گیره ، آب خوش از گلوش پایین نمی ره ، هرچی رو درست می کنه یه چیز دیگه خراب می شه که بالاخره در نتیجه همیشه از یه چیز در رنجه .
در مقابلش در قران فرموده : "الا بذکر الله تطمئن القلوب" یعنی اگه آرامش می خواید در یاد خدا بدستش بیارید .
حالا این اعراض از یاد خدا یعنی چی ؟
اگه آدم همیشه به یاد خدا باشه درست می شه ، یا کار دیگه ای باید کرد ؟
قران می فرماید : " اقم الصلاة لذکری " یعنی اگه می خوای خدا رو یاد کنی نماز بخون.
پس بی نمازها یا کاهل نمازها طبق فرمایش قران کارشون لنگ می شه ، یعنی انتظار نداشته باشن که با کنار گذاشتن خدا و بی نمازی بتونن به اون آرامشی که می خوان برسن.